در دنیای سینمای کلاسیک، ژانر فیلم نوآر یکی از جذابترین سبکها محسوب میشود که در دهه ۱۹۴۰ با رشد ادبیات عامهپسند و رمانهای کارآگاهی به اوج خود رسید. آثاری مانند گیلدا، لورا و غرامت مضاعف استانداردهای این سبک را تعریف کردند و عناصری اساسی چون قهرمانان بدبین، جنایتکاران بیرحم و زنهای فریبنده را به تصویر کشیدند.
با اینکه این ژانر معمولاً بر روابط عاشقانه تمرکز ندارد، برخی آثار کلاسیک مانند این اسلحه برای اجاره، قاتلین و گذشتهای از دل تاریکی زوجهای پیچیده و فریبندهای را به نمایش میگذارند که در میان ماندگارترین شخصیتهای فیلم نوآر قرار دارند. از فرشته سقوطکرده با بازی دانا اندروز و لیندا دارنل گرفته تا فیلم کلاسیک خواب بزرگ با حضور همیشگی بوگارت و باکال، اینجا فهرستی از ده زوج برتر فیلم نوآر را مشاهده میکنید.
10
Fallen Angel (1945)
با بازی دانا اندروز و لیندا دارنل

فیلم فرشته سقوطکرده ساخته اتو پرمینجر، داستان عشقی پرشور و در عین حال خطرناک را روایت میکند. دانا اندروز نقش یک آواره به نام اریک استنتون را بازی میکند که وارد شهری کوچک در کالیفرنیا میشود و دلباختهی زنی زیبا به نام استلا (لیندا دارنل) میشود. در همین حال، او زنی دیگر (آلیس فی) را نیز به دام میاندازد تا از او برای رسیدن به استلا سوءاستفاده کند.
اریک و استلا شاید زوج ایدهآلی نباشند، اما ترکیب فریبکاری و جنایتکاریشان آنها را به زوجی جذاب در دنیای نوآر تبدیل میکند. استلا مردی را میخواهد که از نظر مالی تأمینش کند، و اریک نیز حاضر است برای او دست به هر کاری بزند، حتی اگر به قیمت فریب دادن دیگران تمام شود. هرچند که آنها به سرانجام خوشی نمیرسند، اما تجسم کاملی از روح تاریک فیلم نوآر هستند.
9
Key Largo (1948)
با بازی همفری بوگارت و لورن باکال

در آخرین همکاری سینمایی بوگارت و باکال، آنها در فیلم کی لارگو نقش زوجی را بازی میکنند که در برابر یکی از شرورترین شخصیتهای فیلم نوآر، جانی روکو (ادوارد جی. رابینسون)، قرار میگیرند. بوگارت نقش یک کهنهسرباز به نام فرانک مککلاود را دارد که برای ملاقات با خانوادهی دوست کشتهشدهاش به فلوریدا سفر میکند. در آنجا، او با پدر دوستش (لیونل بریمور) و همسر بیوهی او، نورا (باکال)، آشنا میشود، اما به زودی متوجه میشود که هتل آنها به دست روکو و افرادش افتاده است.
کی لارگو یک فیلم نوآر هیجانانگیز با بازیگری درخشان و رابطهای عاشقانه است که از دل یک موقعیت مرگ و زندگی زاده میشود. بوگارت و باکال با اجرای پراحساسشان نشان میدهند که چگونه دو شخصیت قوی، از نظر ذهنی و فیزیکی، میتوانند مکمل یکدیگر باشند و یکی از بهترین زوجهای سینمایی را شکل دهند.
8
This Gun for Hire (1942)
با بازی آلن لد و ورونیکا لیک

در این فیلم نوآر کلاسیک، آلن لد نقش یک قاتل بیرحم به نام فیلیپ ریون را بازی میکند که پس از انجام یک مأموریت در سانفرانسیسکو، توسط کارفرمایش به او خیانت میشود. در مسیر بازگشت به لسآنجلس، او در قطار کنار زنی جوان به نام الن (ورونیکا لیک) مینشیند که نامزدش، کارآگاهی است که به دنبال ریون میگردد. با این حال، الن تلاش میکند از ریون محافظت کند و از او در برابر دشمنانش حمایت کند.
رابطهی میان این دو، یک داستان عاشقانهی تلخ است که یادآور رومئو و ژولیت است—یک عشق ممنوعه که از همان ابتدا محکوم به نابودی است. ریون، که در ظاهر یک قاتل سنگدل است، تنها در کنار الن بخش آسیبپذیر و لطیف خود را نشان میدهد، اما در نهایت، سرنوشت آنها را از هم جدا میکند.
7
Notorious (1946)
با بازی کری گرانت و اینگرید برگمن

در فیلم مهیج جاسوسی آلفرد هیچکاک، مشهور، عشق میان دو شخصیت اصلی در سایهی یک مأموریت خطرناک شکل میگیرد. تی.آر. دولین (کری گرانت)، مأمور مخفی آمریکایی، دختر یک جنایتکار جنگی محکومشده، آلیشیا (اینگرید برگمن)، را مأمور میکند تا در میان نازیهایی که در برزیل مخفی شدهاند نفوذ کند.
عشق میان این دو شخصیت در ابتدا نادیده گرفته میشود، چرا که مأموریت مهمتر از احساسات آنها است. اما با هر ملاقات و گفتگوی مخفیانه، این عشق پنهان رفتهرفته به نقطهی جوش میرسد و آنها را مجبور میکند بین وظیفه و قلب خود یکی را انتخاب کنند.
6
The Killers (1946)
با بازی برت لنکستر و آوا گاردنر

این فیلم داستان یک بازرس بیمه است که در تلاش برای حل معمای قتل یک بوکسور سابق، اول ‘سوئدی’ اندرسون (برت لنکستر)، وارد دنیای تاریک او میشود. در خلال فلاشبکها، نقش زن مرموز و کشندهای به نام کیتی کالینز (آوا گاردنر) در این ماجرا روشن میشود.
رابطهی سوئدی و کیتی چیزی جز یک عشق سمی و ویرانگر نیست. کیتی زنی اغواگر است که از مردان برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکند، در حالی که سوئدی، با وجود دانستن این حقیقت، همچنان اسیر جذابیت او میشود—و این همان چیزی است که او را به نابودی میکشاند.
5
Laura (1944)
با بازی دانا اندروز و جین تیرنی
![]()
دانا اندروز در نقش کارآگاه نیویورکی، مارک مکفرسون، ظاهر میشود که مأمور تحقیق دربارهی قتل وحشیانهی یک مدیر اجرایی به نام لارا هانت (جین تیرنی) شده است. او در آپارتمانش به ضرب گلوله کشته شده است. مارک در حین بازجویی از دوستان و آشنایان لارا، کمکم به او علاقهمند میشود و این دلبستگی به عشقی غیرمنتظره تبدیل میشود. اما هنگامی که لارا به خانه برمیگردد و مارک را در اتاق نشیمنش در حال خواب پیدا میکند، پرونده از “چه کسی لارا را کشت؟” به “چه کسی قصد جان لارا را داشت؟” تغییر مسیر میدهد.
لارا به دلیل پیچش داستانی شوکهکننده و فضای معمایی رمزآلودش، بهعنوان یکی از برترین فیلمهای نوآر تاریخ شناخته میشود. رابطهی مارک و لارا در ابتدا پر از بدگمانی و سوءظن است، اما بهتدریج، دیوار دفاعی بین آنها فرو میریزد و عشق متقابل بینشان شکل میگیرد. از یک سو، مارک یک مرد سرسخت و خیابانی است و از سوی دیگر، لارا زنی متعلق به طبقهی بالای جامعه است. هرچند به نظر میرسد که این دو کاملاً متفاوت باشند، اما در نهایت ترکیبی عالی میسازند. اگر وسواس شدید و اقدامات هولناک یک نفر نبود، آنها شاید هرگز با هم روبهرو نمیشدند… چه طنز تلخی!
4
Out of the Past (1947)
با بازی رابرت میچام و جین گریر

رابرت میچام، روح فیلم نوآر، در شاهکار از دل گذشته نقش یک کارآگاه خصوصی سابق به نام جف بیلی را بازی میکند که اکنون در یک شهر کوچک، صاحب یک پمپبنزین است. وقتی یکی از آشنایان قدیمیاش او را شناسایی میکند، مجبور میشود با رئیس و کارفرمای سابقش، ویت استرلینگ (کرک داگلاس)، روبهرو شود که با او حسابی برای تسویه دارد، خصوصاً در مورد معشوقهی سابقش، کتی موفات (جین گریر).
از دل گذشته نیز یک زن اغواگر و یک قهرمان بدبین را در خود دارد که ظاهراً به خاطر ناتوانی یک مرد در فراموش کردن گذشته به یکدیگر پیوند خوردهاند. کتی تمام ویژگیهای یک زن خطرناک را دارد؛ زنی که از دیگران برای منافع شخصی و مالیاش سوءاستفاده میکند. اما وقتی نوبت به جف میرسد، مشخص نیست که آیا واقعاً عاشق اوست یا مثل دیگران در حال بازی دادن اوست. جف و کتی شاید نمونهی یک رابطهی سالم و عاشقانه نباشند، اما در دنیای نوآر، عشق پر فراز و نشیب آنها، الگوی همیشگی زن اغواگر و کارآگاه سرسخت شد که در بسیاری از فیلمهای کلاسیک این سبک دیده میشود.
3
Gilda (1946)
با بازی گلن فورد و ریتا هیورث

جانی فارل (گلن فورد)، یک قمارباز آمریکایی، به بوئنوس آیرس، آرژانتین میرسد و هنگام تقلب در بازی بلکجک گیر میافتد. اما به جای اینکه تحویل مقامات داده شود، موفق میشود مالک کازینو، بالین ماندسون (جورج مکریدی)، را قانع کند که به او شغلی بدهد. شراکت آنها چندان مستحکم نیست، اما موفقیت جدید جانی زمانی فرو میریزد که متوجه میشود رئیسش با عشق قدیمیاش، گیلدا (ریتا هیورث)، ازدواج کرده است.
در کلاسیک فراموشنشدنی گیلدا، رابطهی جانی و گیلدا ترکیبی از عشق و نفرت است که با حسادت، بیاعتمادی و سوءبرداشتها شعلهور میشود. جانی باور دارد که گیلدا خیانتکار است، اما حقیقت این است که گیلدا، درحالیکه نقش زن اغواگر را بازی میکند، همیشه جانی را دوست داشته است. این فیلم نشان میدهد که ظاهر میتواند فریبنده باشد. در حالی که جانی از رویارویی با حقیقت سرباز میزند و حتی گیلدا را آزار میدهد، او میداند که جانی هنوز هم عاشق اوست. با وجود تمام این کشمکشها، رابطهی آنها در نهایت به عشقی خالص و عمیق تبدیل میشود که در دنیای فیلم نوآر، اتفاقی نادر است.
2
Double Indemnity (1944)
با بازی فرد مکموری و باربارا استانویک

غرامت مضاعف یکی از مهمترین فیلمهای نوآر است که فرد مکموری را در نقش والتر نف، یک کارگزار بیمه، به تصویر میکشد. والتر پس از ملاقات با زن زیبا و متأهل، فیلیس دیتریچسون (باربارا استانویک)، وارد یک رابطهی پرشور با او میشود. این رابطه به نقشهای شوم برای قتل همسر فیلیس منتهی میشود؛ قتلی که قرار است شبیه یک حادثه جلوه داده شود تا آنها بتوانند از بیمهی عمر او سود ببرند. در ابتدا، به نظر میرسد که نقشهی آنها بینقص است، اما وقتی همکار والتر و کارآگاه بیمه، بارتون کیز (ادوارد جی. رابینسون)، وارد ماجرا میشود، اوضاع بهتدریج از کنترل خارج میشود.
والتر و فیلیس زوجی سرد و بیرحم هستند که حرص و خودخواهی آنها را به هم نزدیک کرده است. همانطور که والتر خودش میگوید: «ما هر دو فاسد هستیم»، که شاید دلیل اصلی جذب آنها به یکدیگر باشد. از آنجا که فیلیس والتر را بهخاطر موقعیت و دانشش هدف قرار داده و والتر نیز در برابر زیبایی و ثروت او تسلیم شده است، این دو نفر در حقیقت یکدیگر را کامل میکنند و به یکی از خطرناکترین و شیطانیترین زوجهای تاریخ سینمای نوآر تبدیل میشوند.
1
The Big Sleep (1946)
با بازی همفری بوگارت و لورن باکال

همفری بوگارت در نقش فیلیپ مارلو، یک کارآگاه خصوصی لسآنجلسی، ظاهر میشود که از سوی مردی ثروتمند، ژنرال استرنوود (چارلز والدرون)، استخدام میشود تا بدهیهای دختر کوچکترش را تسویه کند. اما وقتی مارلو با دختر بزرگتر، ویوین (لورن باکال)، روبهرو میشود، او به مارلو هشدار میدهد که پدرش احتمالاً او را برای پیدا کردن محافظ سابق و شوهر پیشین او، که بهطرز مرموزی ناپدید شده، استخدام کرده است. با پیشرفت تحقیقات مارلو، افرادی که به این خانواده مرتبط هستند، یکی پس از دیگری کشته میشوند و او ناخواسته وارد پروندهای بسیار پیچیدهتر از حد انتظار میشود.
خواب بزرگ یکی از برترین فیلمهای نوآر کلاسیک محسوب میشود و همچنین یکی از بهترین فیلمهای بوگارت و باکال است. ویوین زنی سرسخت و مستقل است که زیر بار هیچچیزی نمیرود، چیزی که فیلیپ مارلو را مجذوب او میکند. مارلو از همان ابتدا به ویوین علاقهمند میشود و او نیز، با وجود گاردی که گرفته، به این کارآگاه مرموز علاقه پیدا میکند. در دورانی که مردان به دنبال زنان مطیع و متین بودند، مارلو از این حقیقت که ویوین چنین نیست، لذت میبرد. هر دوی آنها عاشق خطرند و همین ویژگی آنها را به یکی از برجستهترین زوجهای دنیای نوآر تبدیل کرده است.